باید از امروز بنویسم. ازامروزی که هیچ چیزش دراینده برام قطعی نیست. تنهاچیزایی ک قطعیه و وجودداره و واقعیه اینه که چهارشنبه دوتا امتحان دارم کتاب رو هنوز سفارش ندادم یک امتحان گوارش درراه دارم ویک امتحان خون بعدتر وباید سخنرانی گوش بدم تغذیه مو اصلاح کنم خلاصه که زندگی پیش میره و منتظر نمیمونه که من کارامو اوکی کنم. سخته ولی من تنها نیستم.خداهست.مراقبم هست.قدمای اولو برمیدارم مطمنا برای دل خوش شدنم و امیدوار شدنم بهم نشونه هاشو نشون میده و کمکم
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت